تحقیقات روان شناسی اخیر پروفایل های شخصیتی خاصی رو شناسایی کرده که نشون می ده چرا بعضی از افراد برای مدیریت ناراحتی های عاطفی به رفتارهای جنسی رو میارن، در حالی که بقیه این کار رو نمی کنن. یافته ها نشون می ده که خصومت، تکانشگری و خودانتقادیِ ریشه دار، عوامل کلیدی هستن که مکانیسم های مقابله ایِ بیش فعالی جنسی و عوامل روانشناختی میل جنسی مفرط رو از بقیه انواع ناامنی های عاطفی متمایز می کنن. این تحقیق توی مجله سلامت جنسی و اجبار (Sexual Health & Compulsivity) منتشر شده.
روان شناس ها بیش فعالی جنسی رو به عنوان وضعیتی تعریف می کنن که شامل تخیلات، اصرارها و رفتارهای جنسی مفرط می شه. در حالی که میل جنسی بالا برای خیلیا طبیعیه، بیش فعالی جنسی زمانی به یه نگرانی بالینی تبدیل می شه که باعث ناراحتی بشه یا زندگی روزمره رو مختل کنه. خیلی از متخصص ها این رفتار رو صرفا یه تمایل برای لذت نمی بینن، بلکه اون رو یه استراتژی مقابله ای می دونن. درک عوامل روانشناختی میل جنسی مفرط برای درمان این وضعیت حیاتی است.
افراد ممکنه برای فرار از احساسات منفی مثل اضطراب، افسردگی و تاثیر التهاب، کسالت یا تنهایی وارد فعالیت های جنسی بشن. این کار چرخه ای رو ایجاد می کنه که در اون، تسکین موقتی که فعالیت جنسی ایجاد می کنه، باعث تقویت این رفتار می شه. در نهایت، این الگو می تونه منجر به احساس گناه یا شرم بشه که ممکنه باعث تحریک بیشتر برای مقابله از طریق رابطه جنسی بشه.
درک ریشه های روانشناختی میل جنسی مفرط
برای درک این پویایی، محقق ها به نظریه دلبستگی نگاه می کنن. این چارچوب روان شناختی توضیح می ده که چطور پیوندهای اولیه با مراقبین، نحوه ارتباط بزرگسال ها با بقیه و تنظیم احساساتشون رو شکل می ده. افرادی که سبک دلبستگی ایمن دارن، معمولا با صمیمیت راحت هستن و به بقیه اعتماد می کنن.
کسایی که سبک های دلبستگی ناایمن دارن, اغلب با این پیوندها مشکل دارن. دلبستگی مضطرب شامل ترس از رها شدن و نیاز مداوم به تاییده. دلبستگی اجتنابی هم شامل ناراحتی از نزدیکی و تمایل به فاصله عاطفیه.
تصویری که در ادامه می بینید، نمایانگر چالش های درونی و تلاش برای تنظیم هیجانات در مواجهه با فشارهای روانی است.
![]()
درک بصری این مفاهیم به متخصصان کمک می کند تا پیچیدگی های مرتبط با رفتارهای جبرانی را بهتر تحلیل کنند.
مطالعات قبلی دلبستگی ناایمن رو به مشکلات در تنظیم هیجانات ربط دادن. وقتی افراد نمی تونن احساساتشون رو به طور مؤثر مدیریت کنن، ممکنه دنبال راه های بیرونی برای آروم کردن خودشون باشن. برای بعضی ها، این روش بیرونی تبدیل به مسائل جنسی می شه. این مکانیسم نشان دهنده برخی از عوامل روانشناختی میل جنسی مفرط است.
با این حال، هر کسی که سبک دلبستگی ناایمن داره، لزوما به رفتارهای بیش فعالی جنسی رو نمیاره. کامیلا تاچینو و همکاراش تو دانشگاه ساپینزا رم دنبال این بودن که بفهمن چه چیزی این گروه ها رو از هم جدا می کنه. اونا هدفشون شناسایی پروفایل های روان شناختی خاص بر اساس دلبستگی، خودانتقادی و ویژگی های شخصیتی بود.
محقق ها 562 شرکت کننده رو از جمعیت عمومی ایتالیا جذب کردن. این گروه عمدتا زن بودن و میانگین سنیشون حدود 31 سال بود. شرکت کننده ها مجموعه ای از پرسشنامه های دقیق خودگزارشی رو تکمیل کردن.
یکی از نظرسنجی ها تمایل به استفاده از رابطه جنسی به عنوان یه مکانیسم مقابله ای برای کنار اومدن با درد عاطفی رو اندازه گیری کرد. یکی دیگه سبک های دلبستگی رو بررسی کرد و دنبال نشانه های اضطراب یا اجتناب تو روابط بود. نظرسنجی های اضافی هم ویژگی های شخصیتی پاتولوژیک و سطوح خودانتقادی رو ارزیابی کردن.
تیم تحقیق از یه روش آماری به نام «تحلیل پروفایل پنهان» استفاده کرد. این تکنیک به محقق ها اجازه می ده شرکت کننده ها رو بر اساس الگوهای مشترک در چندین متغیر گروه بندی کنن. به جای نگاه کردن به میانگین کل گروه، این روش «انواع» متمایز افراد رو در داده ها شناسایی می کنه.
تجزیه و تحلیل سه پروفایل خاص رو نشون داد. بزرگترین گروه که 50٪ نمونه رو تشکیل می داد، به عنوان «ایمن بدون مقابله جنسی» برچسب خورد. این افراد سطوح پایینی از اضطراب و اجتناب دلبستگی رو نشون دادن. اونا همچنین گزارش کردن که خیلی کم برای مدیریت احساساتشون به رابطه جنسی تکیه می کنن.
از نظر دموگرافیک، این گروهِ ایمن مایل بودن سن بیشتری نسبت به بقیه گروه ها داشته باشن. اونا همچنین بیشتر احتمال داشت که تو روابط عاطفی باشن و بچه داشته باشن. از نظر روان شناختی، اونا بالاترین سطح ثبات عاطفی رو نشون دادن.
پروفایل دوم «ناایمن با مقابله جنسی» نام گذاری شد. این گروه حدود 13٪ از نمونه رو تشکیل می داد. این شرکت کننده ها سطوح بالایی از ناامنی دلبستگی رو نشون دادن که با ترس از صمیمیت و نیاز شدید به تایید مشخص می شد.
ویژگی بارز این پروفایل دوم، نمره بالای اونا در استفاده از رابطه جنسی برای مقابله بود. اونا مکررا گزارش می دادن که برای مقابله با مشکلات زندگی یا احساسات منفی وارد اعمال جنسی می شن. این گروه عموما جوون تر بودن و کمتر احتمال داشت که تو یه رابطه متعهدانه باشن و این رفتارها از جمله عوامل روانشناختی میل جنسی مفرط در آن هاست.
پروفایل سوم «ناایمن بدون مقابله جنسی» نام گذاری شد. این افراد که 37٪ نمونه رو تشکیل می دادن، اونا هم نمره بالایی در ناامنی دلبستگی داشتن. اونا نگرانی های زیادی در مورد روابط و ناراحتی از نزدیکی رو تجربه می کردن. اما برخلاف گروه دوم، از رابطه جنسی به عنوان یه استراتژی مقابله ای استفاده نمی کردن.
ویژگی های شخصیتی مرتبط با عوامل روانشناختی میل جنسی مفرط
سپس محقق ها ویژگی های شخصیتی و سطوح خودانتقادی این سه گروه رو با هم مقایسه کردن. گروه «ایمن» پایین ترین نمره رو در تمام معیارهای آسیب شناسی گرفت. اونا به طور کلی کمتر از بقیه خودانتقادگر بودن و ویژگی های شخصیتی منفی کمتری داشتن.
گروه «ناایمن با مقابله جنسی» مجموعه خاصی از نشانگرهای شخصیتی رو نشون داد. اونا بالاترین نمره رو در دامنه های «تضاد (Antagonism)» و «مهارگسیختگی (Disinhibition)» داشتن. تضاد به رفتارهایی اشاره داره که فرد رو در مقابل بقیه قرار می ده، مثل خصومت یا بزرگ منشی.
مهارگسیختگی شامل تمایل به لذت فوری و رفتار تکانشگری می شه. این نشون می ده که برای این گروه، انگیزه استفاده از رابطه جنسی به عنوان یه مکانیسم مقابله ای با دشواری در کنترل تکانه مرتبطه. اونا ممکنه بدون در نظر گرفتن کامل عواقب طولانی مدت، بر اساس انگیزه های آنیشون عمل کنن.
این گروه همچنین سطوح بالایی از خودبیرازی رو گزارش کردن. اونا احساس نفرت و پرخاشگری نسبت به خودشون رو تجربه می کردن. نویسنده های تحقیق پیشنهاد می کنن که این خودبیرازی ممکنه هم علت و هم نتیجه رفتار جنسی وسواسی اونا باشه.
گروه «ناایمن بدون مقابله جنسی» فضای روان شناختی متفاوتی رو ارائه داد. در حالی که اونا در ناامنی های دلبستگی با گروه دوم مشترک بودن، اما همون سطح از تکانشگری یا خصومت رو نشون ندادن. در عوض، اونا بالاترین نمره رو تو بُعدی به نام «عاطفه منفی» گرفتن.
عاطفه منفی شامل تجربه مکرر احساسات ناخوشایند مثل غم، نگرانی و اضطرابه. این گروه همچنین بالاترین سطح از احساس «بی کفایتی» رو گزارش کردن. اونا خودشون رو حقیر یا ناقص می دیدن، اما برای مدیریت این احساسات به رفتارهای تکانشی رو نمی آوردن.
محقق ها این تمایز رو به عنوان تفاوتی در نحوه پردازش پریشانی توسط این گروه ها تفسیر کردن. به نظر می رسه گروهی که از رابطه جنسی برای مقابله استفاده می کنه، درد خودش رو «برونی» می کنه. اونا از طریق رفتارهای تکانشی و به طور بالقوه پرخطر، احساساتشون رو بروز می دن.
در مقابل، گروه ناایمنی که از مقابله جنسی دوری می کنه، به نظر می رسه ناراحتی خودش رو «درونی» می کنه. اونا ممکنه بیشتر مستعد نشخوار فکری، افسردگی یا سرزنشِ خود باشن. احساس بی کفایتی اونا ممکنه باعث فلج شدنشون بشه یا به جای استراتژی های مقابله ای فعال مثل رابطه جنسی، منجر به گوشه گیری بشه.
این مطالعه تاکید می کنه که ناامنی دلبستگی یه عامل آسیب پذیریه اما بیش فعالی جنسی رو تضمین نمی کنه. وجود ویژگی های شخصیتی خاص تعیین می کنه که ناامنی به کدوم سمت بره. به نظر می رسد تکانشگری و تضاد، افراد رو به سمت مقابله از طریق بیش فعالی جنسی سوق می ده و به عنوان عوامل روانشناختی میل جنسی مفرط عمل می کند.
برعکس، احساس بی کفایتی عمیق و غم ممکنه افراد رو از مقابله جنسی دور کنه. ممکنه عزت نفس پایین اونا مانع از پیگیری جنسی بشه. اونا ممکنه اون قدر عمیق از طرد شدن بترسن که نتونن با بقیه وارد تعامل جنسی بشن، حتی برای اهداف مقابله ای.
محدودیت هایی هم تو این مطالعه وجود داره که نتایج رو تحت تاثیر قرار می ده. شرکت کننده ها از جمعیت عمومی انتخاب شدن نه از محیط های بالینی. این یعنی یافته ها به جای بیماران تشخیص داده شده با اختلالات بیش فعالی جنسی، روندهای افراد عادی رو توصیف می کنن.
علاوه بر این، داده ها کاملا بر اساس پرسشنامه های خودگزارشی بود. شرکت کننده ها ممکنه همیشه رفتارها یا احساسات خودشون رو دقیق ارزیابی نکنن. سوگیری «مطلوبیت اجتماعی» ممکنه باعث بشه بعضی ها رفتارهای جنسی یا ویژگی های منفی رو کمتر از حد واقعی گزارش کنن.
ماهیت مقطعی مطالعه هم موضوع دیگه ایه که باید در نظر گرفت. محقق ها داده ها رو در یک مقطع زمانی واحد جمع آوری کردن. این کار مانع از تعیین علت و معلول می شه. مشخص نیست که آیا ویژگی های شخصیتی باعث مقابله جنسی می شن یا اینکه رفتار به مرور زمان روی شخصیت تاثیر می ذاره.
تحقیقات آینده می تونه با مطالعه جمعیت های بالینی این شکاف ها رو پر کنه. بررسی افرادی که دنبال درمان برای رفتار جنسی وسواسی هستن، تصویر واضح تری از موارد شدید ارائه می ده. مطالعات طولی هم می تونن نحوه تکامل این پروفایل ها رو در طول زمان ردیابی کنن.
نویسنده ها همچنین پیشنهاد می کنن که نقش گناه و شرم عمیق تر بررسی بشه. در حالی که خودانتقادی اندازه گیری شد، احساسات خاص بعد از اعمال جنسی می تونه بینش بیشتری ارائه بده. درک چرخه شرم برای درمان بیش فعالی جنسی ضروریه.
این یافته ها پیامدهایی برای درمان سلامت روان داره. اونا نشون می دن که درمان بیش فعالی جنسی نباید فقط روی خودِ رفتار جنسی متمرکز بشه. بالینگرها باید به ناامنی های دلبستگی زمینه ای و ویژگی های شخصیتی هم توجه کنن تا عوامل روانشناختی میل جنسی مفرط به طور جامع بررسی شوند.
برای بیمارانی که با پروفایل «ناایمن با مقابله جنسی» همخونی دارن، مداخلات ممکنه روی کنترل تکانه متمرکز بشه. درمان هایی که تنظیم هیجان رو هدف قرار می دن و تضاد رو کاهش می دن، می تونن مفید باشن. کمک به بیمارها برای پیدا کردن راه های سالم تر جهت آروم کردن خودشون یه هدف اصلیه.
برای کسایی که در پروفایل «ناایمن بدون مقابله جنسی» هستن، درمان ممکنه متفاوت باشه. اگرچه اونا با بیش فعالی جنسی مراجعه نمی کنن، اما سطوح بالای عاطفه منفی اونا نیاز به توجه داره. درمان برای این گروه ممکنه روی ایجاد عزت نفس و مبارزه با احساس بی کفایتی متمرکز بشه.
این مطالعه دیدگاهی دقیق از رابطه بین شخصیت و رفتار جنسی ارائه می ده. این تحقیق این ایده رو که بیش فعالی جنسی صرفا موضوع میل جنسی بالاست، به چالش می کشه. در عوض، این رفتار رو به عنوان یه واکنش پیچیده به کمبودهای عاطفی و ارتباطی قاب بندی می کنه و بر اهمیت درک عوامل روانشناختی میل جنسی مفرط تاکید دارد.
با شناسایی این پروفایل های متمایز، محقق ها نقشه راهی برای ارزیابی بهتر ارائه دادن. متخصص های سلامت روان می تونن از این اطلاعات برای شخصی سازی رویکردهای خودشون استفاده کنن. درک ساختار روان شناختی خاص یه بیمار، اجازه مراقبت دقیق تر و مؤثرتر رو می ده.
این مطالعه با عنوان «رمزگشایی از بیش فعالی جنسی: یک رویکرد پروفایل پنهان به دلبستگی، خودانتقادی و اختلالات شخصیت» توسط کامیلا تاچینو، گیون روژیر و پاتریزیا ولوتی نوشته شده است.
شناخت دقیق الگوهای رفتاری و ویژگی های شخصیتی، کلید اصلی در مدیریت چالش های مربوط به سلامت جنسی است. با تمرکز بر ریشه های عاطفی و بهبود سبک های دلبستگی، می توان به تعادلی پایدار در زندگی فردی دست یافت و از رفتارهای تکانشی به عنوان ابزار مقابله ای فاصله گرفت.
Distinct personality traits found in those who use sex to cope