خانه روابط و خانواده رابطه ترومای کودکی و بی اعتمادی با دشواری در تغییر باورها نسبت به دیگران
رابطه ترومای کودکی و بی اعتمادی با دشواری در تغییر باورها نسبت به دیگران

رابطه ترومای کودکی و بی اعتمادی با دشواری در تغییر باورها نسبت به دیگران

در این مقاله:

یه مطالعه که تو اسرائیل انجام شده نشون می ده بازمانده های بدرفتاری دوران کودکی، موقع تعامل با غریبه ها توی به روزرسانی باورهاشون دچار مشکل می شن. این مشکل در واقع نشان دهنده چگونگی تاثیرگذاری ترومای کودکی و بی اعتمادی بر روابط بین فردی است. علاوه بر این، تو افرادی که این مشکل رو دارن، شدت بدرفتاری های دوران کودکی با شدت علائم اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) در ارتباط بوده؛ در حالی که اونایی که توانایی بهتری توی به روزرسانی باورهاشون داشتن، بدون توجه به اینکه چقدر تو بچگی اذیت شده بودن، علائم PTSD کمتری نشون دادن. این تحقیق تو نشریه Behaviour Research and Therapy منتشر شد.

پیامدهای ترومای کودکی و بی اعتمادی

بدرفتاری با کودک زمانی اتفاق می افته که مراقب ها نتونن امنیت، مراقبت یا حمایت عاطفی لازم رو فراهم کنن یا مستقیما به کودک آسیب بزنن. در مقابل، حضور فعال والدین و مشارکت پدر و مرخصی پدری در نگهداری از فرزند می تونه محیط امن تری بسازه. این تجربه ها می تونه رشد طبیعی عاطفی، شناختی و اجتماعی رو مختل کنه. پیامدهای این اختلالات، عمیقا با ترومای کودکی و بی اعتمادی گره خورده است. بدرفتاری دوران کودکی به شدت با افزایش خطر اختلالات سلامت روان مثل افسردگی، اختلالات اضطرابی، اختلال استرس پس از سانحه و سوءمصرف مواد در ارتباطه. این مسئله همچنین می تونه روی سیستم های تنظیم استرس تاثیر بذاره و باعث تغییرات طولانی مدت توی رشد مغز و عملکرد هورمون های استرس بشه.

افرادی که در معرض بدرفتاری بودن، معمولا توی تنظیم هیجانات، عزت نفس و روابط بین فردی دچار مشکل می شن. این چالش ها اغلب ریشه در ترومای کودکی و بی اعتمادی دارند که در دوران حساس شکل گیری شخصیت تجربه شده اند. اثرات شناختی هم شامل مشکلاتی در توجه، حافظه و عملکردهای اجراییه. بدرفتاری دوران کوددی با خطر بالاتر مشکلات سلامت جسمی در مراحل بعدی زندگی، مثل بیماری های قلبی عروقی، اختلالات متابولیک و التهاب های مزمن هم مرتبطه. تاثیر این بدرفتاری ها بسته به نوع، شدت، مدت زمان و وجود عوامل حمایتی مثل روابط عاطفی خوب، متفاوته.

نویسنده این مطالعه، «شیر پورات-بوتمن» و همکارانش اشاره کردن که بازمانده های بدرفتاری دوران کودکی، فاصله بین فردی بیشتری رو رعایت می کنن. این یافته ها به طور مستقیم به مساله ترومای کودکی و بی اعتمادی مرتبط است. اونا معتقدن دلیل این اتفاق ممکنه ناتوانی تو تشخیص تفاوت بین دوست و غریبه باشه، که اون هم ریشه در یک سبک بین فردی خشک و غیرقابل انعطاف داره که نمی تونه با سطوح مختلف نزدیکی در روابط سازگار بشه.

با توجه به این موضوع، محقق ها مطالعه ای رو انجام دادن تا ببینن آیا بزرگسالانی که سابقه بدرفتاری تو کودکی دارن، در یادگیری اطلاعات مثبت و منفی جدید درباره دوست ها و غریبه ها با بقیه فرق دارن یا نه. این تحقیق به بررسی عمیق تر ارتباط بین ترومای کودکی و بی اعتمادی و توانایی افراد در تعاملات اجتماعی می پردازد. اونا همچنین می خواستن بفهمن که آیا بدرفتاری دوران کودکی با دشواری در به روزرسانی باورهای اجتماعی درباره دوست ها و غریبه ها موقع مواجهه با اطلاعات متناقض مرتبطه یا خیر.

در تصویر زیر، نمایی از چگونگی بازنمایی ذهنی تروما و تاثیر آن بر تعاملات انسانی را مشاهده می کنید که به درک بهتر یافته های تحقیق کمک می کند.

ترومای کودکی و بی اعتمادی: تاثیر بر به روزرسانی باورها

تصویر بالا به خوبی نشان دهنده چالش های شناختی است که بازمانده های تروما در تعاملات روزمره و در مواجهه با افراد جدید با آن روبرو می شوند.

شرکت کننده های این مطالعه 114 نفر از جمعیت عمومی بودن. نویسنده ها اشاره کردن که این تحقیق در طول یک جنگِ در جریان انجام شده، یعنی همه شرکت کننده ها در معرض ترومای اضافی بودن. میانگین سنی شرکت کننده ها 28 سال بود ، و 70٪ آن ها زن بودند.

شرکت کننده ها ارزیابی های مربوط به بدرفتاری دوران کودکی (پرسشنامه ترومای دوران کودکی)، علائم PTSD (فهرست علائم اختلال استرس پس از سانحه)، علائم اضطراب اجتماعی (نسخه کوتاه سیاهه هراس اجتماعی)، علائم اضطراب و افسردگی (مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی) و مواجهه با تروماهای انباشته شده (پرسشنامه مواجهه با ترومای تجمعی) رو تکمیل کردن.

ترومای کودکی و بی اعتمادی؛ درک چالش ها

اونا همچنین تکلیف «به روزرسانی اجتماعی دوست-غریبه» رو انجام دادن. تو این تکلیف، عکس هایی از چهره ها به شرکت کننده ها نشون داده می شه که با برچسب های «دوست» یا «غریبه» مشخص شدن. شرکت کننده ها باید تصمیم بگیرن که به اون فرد نزدیک بشن یا ازش دوری کنن.

اگه تصمیم بگیرن نزدیک بشن، یا امتیاز می گیرن یا امتیاز از دست می دن. اگه تصمیم بگیرن دوری کنن، نه امتیازی می گیرن و نه از دست می دن. نیمی از چهره ها (هم غریبه ها و هم دوست ها) طوری تنظیم شده بودن که با نزدیک شدن بهشون امتیاز کسب می شد و نیمی دیگه باعث از دست دادن امتیاز می شدن.

نکته مهم اینجاست که این تکلیف مرحله دومی هم داشت (مرحله به روزرسانی). بعد از اینکه شرکت کننده ها این روابط رو یاد گرفتن، نتایج بدون اطلاع قبلی معکوس شد: یعنی چهره هایی که قبلا باعث برد می شدن، حالا باعث باخت می شدن و برعکس. شرکت کننده ها باید این تغییر رو متوجه می شدن و انتخاب هاشون رو اصلاح می کردن. به این ترتیب، این ارزیابی توانایی افراد برای به روزرسانی باورهاشون درباره دیگران رو موقع دریافت اطلاعات جدید و متناقض می سنجید.

نتایج نشون داد که به طور کلی، شرکت کننده ها بعد از گرفتن امتیاز، نسبت به زمانی که امتیاز از دست می دادن، یادگیری بهتری داشتن. اونا همچنین وقتی عکس ها برچسب «دوست» داشتن، نسبت به زمانی که برچسب «غریبه» داشتن، بهتر یاد می گرفتن.

تجربه های بدرفتاری دوران کودکی با شکل گیری اولیه باورها (یادگیری اینکه تو مرحله اول از چه کسی دوری کنن یا به کی نزدیک بشن) ارتباطی نداشت. با این حال، شرکت کننده هایی که سابقه بدرفتاری شدیدتری تو کودکی داشتن، موقع تعامل با غریبه ها در به روزرسانی باورهاشون دچار مشکل شدن. این یافته ها تاکید بیشتری بر تاثیر ترومای کودکی و بی اعتمادی بر توانایی افراد در انطباق اجتماعی دارند. به عبارت دیگه، وقتی قوانین تغییر کرد، اونا تو به روزرسانی باورهاشون درباره اینکه کدوم یکی از عکس های «غریبه» حالا امن یا ناامن هستن، ضعیف تر عمل کردن.

علاوه بر این، این اختلال در به روزرسانی باورها، رابطه بین بدرفتاری دوران کودکی و شدت علائم PTSD رو تعدیل می کرد. این ارتباط پیچیده، نشان دهنده ابعاد گوناگون ترومای کودکی و بی اعتمادی است که بر سلامت روان افراد تاثیر می گذارد. در افرادی که توی به روزرسانی باورها مشکل داشتن، بدرفتاری شدیدتر در کودکی با علائم شدیدتر PTSD همراه بود. از طرف دیگه، شرکت کننده هایی که به روزرسانی باورهاشون منعطف بود، بدون توجه به شدت بدرفتاری های دوران کودکی، سطح پایینی از علائم PTSD رو گزارش کردن.

نویسنده های مطالعه نتیجه گرفتن: «این یافته ها نشون می ده که بدرفتاری دوران کودکی ممکنه به روزرسانی سازگارانه باورها رو در زمینه های بین فردی مختل کنه و باعث آسیب پذیری بعدی نسبت به بیماری های روانی بشه. این نتایج بر اهمیت درک عمیق تر ترومای کودکی و بی اعتمادی تاکید می کند. این نتایج بر ارزش بالقوه هدف قرار دادن فرآیندهای شناختی اجتماعی، به ویژه به روزرسانی باورها، در مداخلاتی که هدفشون بهبود عملکرد اجتماعی و تاب آوری روان شناختی در افراد دارای سابقه بدرفتاریه، تاکید می کنه.»

این مطالعه به درک علمی از پیامدهای بدرفتاری دوران کودکی کمک می کنه و ابعاد مختلف ترومای کودکی و بی اعتمادی را روشن تر می سازد. با این حال، باید توجه داشت که ارزیابی بدرفتاری های کودکی در این تحقیق بر اساس بازخوانی خاطرات دوران کودکی توسط شرکت کننده ها در بزرگسالی بوده. این یعنی نتایج ممکنه تحت تاثیر سوگیری های مربوط به یادآوری و گزارش دهی قرار گرفته باشه.

از بدرفتاری تا بی اعتمادی؛ نقص در به روزرسانی باورها به عنوان مکانیزمی که بدرفتاری دوران کودکی را به پیامدهای بین فردی و بالینی پیوند می دهد

این مقاله توسط شیر پورات-بوتمن، گورکم ایاس، استفانی ریتا باله، جولیا کارانزا-نیرا، ناتالیا ای. فارس-اوترو، اولا همی، بیلی جانسون، آنتونیا لوند، تانیا مایکل، دنی لور واجی، میساری اوئه، رکسان ام. ساپ، تانیا تاندون، اولریش اشنایدر، مونیک فالتز و عینات لوی-گیگی نوشته شده است.

بررسی دقیق این یافته ها نشان می دهد که تجربیات اولیه زندگی، زیربنای تعاملات اجتماعی ما در بزرگسالی را شکل می دهند. وقتی انعطاف پذیری شناختی به دلیل آسیب های گذشته کاهش می یابد، فرد در تشخیص تغییرات محیطی دچار مشکل می شود. با این حال، شناسایی این الگوها و کار بر روی عملکردهای اجرایی مغز می تواند راهی برای افزایش تاب آوری و بهبود کیفیت زندگی بازماندگان تروما فراهم کند.

Childhood maltreatment linked to difficulty updating beliefs about strangers

نویسنده:
تاریخ بروزرسانی: دسامبر 23, 2025
چقدر از این مقاله رضایت داشتید؟
good عالی
mid متوسط
bad ضعیف

دیدگاه شما