خانه تازه‌های علم و تحقیق پژوهش های جدید از علت محبوبیت اخبار بی کیفیت در فضای مجازی پرده برداشتند
پژوهش های جدید از علت محبوبیت اخبار بی کیفیت در فضای مجازی پرده برداشتند

پژوهش های جدید از علت محبوبیت اخبار بی کیفیت در فضای مجازی پرده برداشتند

در این مقاله:

تحلیل داده های کلان از چندین پلتفرم اجتماعی نشان می دهد که محبوبیت اخبار بی کیفیت در فضای مجازی فراتر از گرایش های سیاسی است و ریشه در رفتارهای انتخابی کاربران دارد. این مطالعه بر لزوم بازنگری در درک ما از نحوه تعامل افراد با اطلاعات در محیط های دیجیتال تاکید می کند.

یه تحلیل جدید از میلیون ها پست شبکه های اجتماعی توی هفت تا پلتفرم مختلف نشون می ده که رابطه بین محتوای سیاسی و تعامل کاربرها خیلی به فضای دیجیتالی اون پلتفرم بستگی داره. یافته ها حاکی از اینه که با این که کاربرها بیشتر با خبرهایی تعامل دارن که با جهت گیری سیاسی غالب اون پلتفرم همسو هست، اما انگار یه الگوی ثابت درباره کیفیت اطلاعات وجود داره که این نشان دهنده محبوبیت اخبار بی کیفیت در فضای مجازی است.

توی همه سایت های بررسی شده، کاربرها تمایل داشتن که با منابع خبری با کیفیت پایین تر، در مقایسه با منابع با کیفیتی که توسط همون فرد به اشتراک گذاشته شده، بیشتر تعامل داشته باشن، پدیده ای که بر محبوبیت اخبار بی کیفیت در فضای مجازی صحه می گذارد. این پژوهش که ماهیت تیکه تیکه فضای آنلاین امروزی رو برجسته می کنه، توی نشریه آکادمی ملی علوم (PNAS) منتشر شده.

انگیزه این تحقیق از نیاز به بروزرسانی درک علمی از پویایی های شبکه های اجتماعی نشات می گیره. سال های زیادی، تحقیقات دانشگاهی درباره رفتار آنلاین به شدت به داده های به دست اومده از یه پلتفرم واحد، یعنی توییتر (ایکس فعلی) متکی بود.

این تمرکز عمدتا به این دلیل بود که توییتر یه رابط برنامه نویسی (API) ارائه می داد که جمع آوری داده ها رو برای پژوهشگرها نسبتا آسون می کرد. در نتیجه، خیلی از فرضیات درباره نحوه انتشار اطلاعات غلط یا نحوه عملکرد سوگیری های سیاسی، بر اساس یه نمونه احتمالا غیرنماینده از کل اینترنت بود. تیم تحقیق سعی کرد با گسترش دامنه تحلیل و گنجوندن مجموعه ای متنوع از پلتفرم های جدیدتر و جایگزین، این موضوع رو اصلاح کنه.

این مطالعه توسط یه گروه همکاری از پژوهشگرهای چندین موسسه انجام شده. این تیم شامل محسن مصلح از دانشگاه آکسفورد و مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT)، جنیفر آلن از دانشگاه نیویورک و دیوید جی. رند از مؤسسه فناوری ماساچوست و دانشگاه کرنل بود.

هدف اونا این بود که بفهمن آیا پدیده هایی مثل «برتری جناح راست» در میزان تعامل یا انتشار سریع اکاذیب، حقایق جهانی هستن یا نتیجه ساختار خاص پلتفرم ها. اونا همچنین می خواستن بفهمن که آیا ظهور سایت های جایگزین شبکه های اجتماعی منجر به ایجاد «پلتفرم های پژواک» شده، جایی که کل پایگاه های کاربری خودشون رو بر اساس ایدئولوژی سیاسی جدا می کنن.

برای رسیدن به این هدف، پژوهشگرها داده ها رو در طول دی ماه 1402 جمع آوری کردن. اونا روی هفت پلتفرم تمرکز کردن که اجازه اشتراک گذاری عمومی لینک های خبری رو می دن: X، BlueSky، Mastodon، LinkedIn، TruthSocial، Gab و GETTR. این انتخاب، ترکیبی از شبکه های اصلی، سایت های شبکه سازی حرفه ای، پلتفرم های غیرمتمرکز و سایت هایی هست که صریحا به گروه های سیاسی خاصی خدمات می دن.

دیتای نهایی شامل نزدیک به 11 میلیون پست بود که حاوی لینک هایی به دامنه های خبری خارجی بودن. این نمونه بزرگ، یه مقطع جامع از رفتارهای اشتراک گذاری آنلاین رو ارائه داد.

پژوهشگرها از یه سری معیارهای دقیق برای ارزیابی محتوای این پست ها استفاده کردن. برای سنجش کیفیت اخبار به اشتراک گذاشته شده، اونا به قضاوت های شخصی خودشون تکیه نکردن. در عوض، از مجموعه ای از رتبه بندی های اعتبار برای 11،520 دامنه خبری استفاده کردن. این رتبه بندی ها از طریق روش «خرد جمعی» ایجاد شده بود که ارزیابی های حقیقت سنج های حرفه ای، روزنامه نگارها و دانشگاهی ها رو با هم جمع می کرد. این سیستم به تیم اجازه داد تا به ناشر هر لینک یه امتیاز کیفیت اختصاص بدن که به عنوان معیاری برای دقت احتمالی محتوا عمل می کرد.

علاوه بر کیفیت، تیم نیاز داشت که جهت گیری سیاسی منابع خبری رو هم مشخص کنه. اونا از یه مدل زبانی بزرگ و پیشرفته برای تخمین همسویی سیاسی هر دامنه استفاده کردن. از مدل خواسته شد تا دامنه ها رو در مقیاسی از «شدیدا لیبرال» تا «شدیدا محافظه کار» رتبه بندی کنه.

برای اطمینان از اعتبار این تخمین های تولید شده توسط هوش مصنوعی، پژوهشگرها اونا رو با معیارهای سیاسی شناخته شده مطابقت دادن و متوجه همبستگی بالایی شدن. این کار به اونا اجازه داد تا محتوا رو با اطمینان بالا در دسته های چپ گرا، راست گرا یا خنثی طبقه بندی کنن.

روش آماری اصلی مورد استفاده در این مطالعه، تحلیل رگرسیون خطی بود که اثرات ثابت کاربر رو هم در بر می گرفت. این یه تکنیک آماریه که برای کنترل متغیرهایی که برای هر فرد ثابت می مونن، طراحی شده. با مقایسه پست های یه کاربر فقط با بقیه پست های همون کاربر، پژوهشگرها عملا تاثیر میزان محبوبیت رو حذف کردن. فرقی نمی کرد که یه کاربر ده تا فالوور داشته باشه یا ده میلیون. این مطالعه اندازه گیری کرد که آیا یه کاربر خاص وقتی یه نوع محتوای خاص رو به اشتراک می ذاره، تعامل بیشتری نسبت به همیشه دریافت می کنه یا نه.

نتایج مربوط به دوقطبی سازی سیاسی، ایده «برتری جهانی برای محتوای محافظه کارانه» رو به چالش کشید. داده ها نشون دادن که جهت گیری سیاسی جذاب ترین محتواها معمولا با جهت گیری سیاسی غالب کاربرهای اون پلتفرم مطابقت داره.

توی پلتفرم هایی که به جذب کاربرهای محافظه کار معروف هستن، مثل TruthSocial، Gab و GETTR، منابع خبری راست گرا تعامل خیلی بیشتری به دست آوردن. توی پلتفرم هایی با جمعیت لیبرال تر یا خنثی تر، مثل BlueSky، Mastodon و LinkedIn، اخبار چپ گرا لایک و اشتراک گذاری بیشتری جذب کردن.

این یافته از فرضیه «پلتفرم های پژواک» حمایت می کنه. در گذشته، پژوهشگرها نگران تشکیل اتاق های پژواک در داخل یه سایت واحد مثل فیس بوک بودن. فضای فعلی نشون دهنده مهاجرتیه که در اون کاربرها کل پلتفرم هایی رو انتخاب می کنن که با دیدگاه هاشون همسو باشه.

پژوهشگرها همبستگی قوی ای بین میانگین جهت گیری سیاسی یه پلتفرم و نوع محتوایی که با تعاملِ بیشتر پاداش می گیره، پیدا کردن. این یعنی «برتری جناح راست» که در مطالعات قبلی توییتر و فیس بوک دیده شده بود، ممکنه نتیجه اون پایگاه های کاربری خاص بوده باشه، نه یه ویژگی ذاتیِ خودِ شبکه های اجتماعی.

افزایش محبوبیت اخبار بی کیفیت در فضای مجازی، یافته ای ثابت در تمامی پلتفرم ها

در حالی که تعامل سیاسی بر اساس پلتفرم متفاوت بود، یافته های مربوط به کیفیت اخبار به طرز چشمگیری ثابت بود. پژوهشگرها کشف کردن که توی هر هفت پلتفرم، پست های حاوی لینک به دامنه های خبری با کیفیت پایین تر، تعامل بیشتری نسبت به پست های لینک شده به دامنه های با کیفیت بالا دریافت کردن. این الگو صرف نظر از این که پلتفرم چپ گرا، راست گرا یا خنثی بود، باز هم صدق می کرد. این موضوع هم توی سایت هایی با فیدهای الگوریتمی پیچیده و هم توی Mastodon که پست ها رو فقط به ترتیب زمانی نشون می ده، دیده شد. این یافته ها نشان می دهد که محبوبیت اخبار بی کیفیت در فضای مجازی یک پدیده جهانی است.

چرا محبوبیت اخبار بی کیفیت در فضای مجازی فراتر از تعصبات سیاسی است؟

میزان این تاثیر قابل توجه بود. تحلیل ها نشون داد که پست های یه کاربر که به سایت های با کمترین کیفیت لینک داده شده بودن، حدود 7 درصد تعامل بیشتری نسبت به پست های همون کاربر که به سایت های با کیفیت بالا لینک داده شده بودن، دریافت کردن. این تاثیر حتی با در نظر گرفتن جهت گیری سیاسی مقاله هم پابرجا بود. این نشون می ده که جذاب بودن اخبار بی کیفیت صرفا به خاطر تعصبات جناحی نیست. نویسنده ها حدس می زنن که عواملی مثل تازگی مطلب، بار احساسی منفی و جنجالی بودن احتمالا در این پدیده نقش دارن. درک ریشه های محبوبیت اخبار بی کیفیت در فضای مجازی برای مقابله با چالش های اطلاعات غلط حیاتی است.

این مطالعه همچنین رابطه بین حجم محتوا و نرخ تعامل رو روشن کرد. از نظر اعداد و ارقام، کاربرها لینک های منابع خبری با کیفیت بالا رو خیلی بیشتر از منابع بی کیفیت به اشتراک گذاشتن. اخبار با کیفیت از نظر فراوانی در این محیط برتری دارن. با این حال، داده های تعامل نشون دهنده یه تناقضه. با این که اخبار معتبر بیشتر به اشتراک گذاشته می شن، اما با وجود محبوبیت اخبار بی کیفیت در فضای مجازی، نسبت به گزینه های بی کیفیت، هیجان یا تعامل کمتری به ازای هر پست ایجاد می کنن.

گنجوندن Mastodon توی این تحقیق، یه شرایط کنترل مهم فراهم کرد. چون Mastodon از الگوریتم رتبه بندی بر اساس تعامل برای چیدن فید کاربرها استفاده نمی کنه، نتونستن الگوریتم ها رو تنها عامل برتریِ اخبار غلط بدونن. این واقعیت که اخبار بی کیفیت هنوز توی یه فید زمانی بهتر از اخبار با کیفیت عمل می کنن، به روانشناسی انسانی به عنوان عامل اصلی اشاره داره.

اما مثل هر تحقیق دیگه ای، اینجا هم چند تا نکته هست. جمع آوری داده ها محدود به یه ماه بود. پژوهشگرها همچنین به دلیل محدودیت های دسترسی به داده، نتونستن داده های پلتفرم های Meta مثل فیس بوک و اینستاگرام یا پلتفرم های ویدیویی مثل تیک تاک رو بررسی کنن؛ موضوعی که از اهمیت بالایی برخوردار است، چرا که ضرر ویدئوهای کوتاه و تاثیر ریلز و تیک تاک بر سلامت روان و شناخت کاربران در پلتفرم های تصویرمحور می تواند ابعاد جدیدی از این رفتارها را فاش کند.

علاوه بر این، این مطالعه مشاهده ایه، یعنی ارتباط ها رو شناسایی می کنه اما نمی تونه به طور قطعی علت و معلول رو فراتر از کنترل های آماری ثابت کنه.

مسیرهای تحقیقاتی آینده می تونه شامل گسترش دامنه پلتفرم های بررسی شده باشه. پیدا کردن محرک های روانشناختی خاصی که منجر به محبوبیت اخبار بی کیفیت در فضای مجازی می شن، همچنان یه اولویته. با ادامه تکه تکه شدن فضای شبکه های اجتماعی، درک این پویایی های بین پلتفرمی اهمیت خیلی بیشتری پیدا می کنه.

درک عمیق تر از پویایی های حاکم بر شبکه های اجتماعی نشان می دهد که صرف نظر از ساختار فنی پلتفرم، تمایل به مصرف اخبار جنجالی و کم اعتبار همچنان یک چالش جدی باقی مانده است. توجه به انگیزه های انسانی در کنار بهبود زیرساخت های پلتفرم ها می تواند راهگشای حل بحران اطلاعات در عصر کنونی باشد.

New research uncovers a seemingly universal preference for lower-quality news on social media

نویسنده:
تاریخ بروزرسانی: دسامبر 23, 2025
چقدر از این مقاله رضایت داشتید؟
good عالی
mid متوسط
bad ضعیف

دیدگاه شما