پژوهش های اخیر نشان می دهند که تاثیر مکث در کلام و وجود لغزش های زبانی می تواند به طور مستقیم بر درک شنونده از سطح دانش و تخصص گوینده اثر بگذارد و حتی حرکات دست نیز نمی توانند این ذهنیت منفی را به طور کامل خنثی کنند.
تحقیقی درباره تاثیر مکث در کلام و روانی گفتار
پژوهش جدیدی که در مجله علوم شناختی منتشر شده، نشون می ده که روون صحبت کردن یه نفر روی این که چقدر از نظر بقیه باسواد و مطلع به نظر برسه، تاثیر می ذاره. یافته ها نشون می ده گوینده هایی که از «امم»، «آه» و اصلاح کردن جملات استفاده می کنن، نسبت به کسایی که روون حرف می زنن، همیشه سطح دانش پایین تری براشون در نظر گرفته می شه. تاثیر مکث در کلام و ناروونی های گفتاری بر ادراک شنونده از دانش گوینده قابل توجه است. اما انگار استفاده از حرکات دست، بدون توجه به نوع یا تعدادشون، تاثیری توی کم کردن این دیدگاه منفی نداره.
ارتباط یه فرآیند پیچیده ست که خیلی فراتر از کلماتیه که گفته می شه. وقتی آدما با هم تعامل دارن، به یه سیستم چندوجهی تکیه می کنن که شامل گفتار، حرکات دست، نگاه چشم و حالت های چهره ست. مطالعات قبلی نشون می دن که حرکات دست نقش مهمی توی این پویایی دارن.
ژست ها معمولا به شنونده ها کمک می کنن تا اطلاعات رو بهتر بفهمن و حتی می تونن باعث بشن گوینده متقاعدکننده تر یا دوست داشتنی تر به نظر برسه؛ مکانیزمی که در فرآیندهای شناختی دیگری مثل تقویت حافظه با موسیقی و درک بهتر داده ها نیز به چشم می خورد. در عین حال، صحبت کردن به ندرت بی نقصه. گفتار خیلی وقت ها شامل ناروونی هایی مثل مکث های موقت، اشتباهات یا صداهای پرکننده (مثل اِاِاِ) هست که جریان زبون رو قطع می کنن. این تپق زدن ها و تاثیر مکث در کلام بر جریان صحبت، ممکنه سیگنالی باشد از این که گوینده مردده یا برای برنامه ریزی کلمات بعدی ش به مشکل خورده.
«دو عامل اصلی باعث شد سراغ این مطالعه بریم،» جان آوجی، دانشجوی دکتری دانشگاه کوچ و عضو آزمایشگاه زبان و شناخت، این طور توضیح داد: «اول این که توی ادبیات علمی شکافی وجود داشت در مورد این که حرکات دست چطوری روی ارزیابی شنونده از دانش گوینده اثر می ذاره. بیشتر مطالعات (که البته زیاد هم نیستن) روی ناروونی های گفتاری به عنوان نشانه ای از بی اطلاعی تمرکز کرده بودن، اما تحقیقی روی ژست ها انجام نشده بود. انگیزه دوم هم از اینجا اومد که بفهمیم آیا ژست ها از نظر درک میزان دانش سودمند هستن و حتی ممکنه نگاه شنونده رو نسبت به ناروونی های گفتاری تغییر بدن یا نه.» این پژوهش به بررسی دقیق تر تاثیر مکث در کلام در فرآیند ارتباطی می پردازد.
پژوهشگرا از مفهومی به اسم «احساسِ دانستنِ دیگری» استفاده کردن. این مفهوم به قضاوتی اشاره داره که شنونده درباره میزان تسلط گوینده روی موضوع مورد بحث انجام می ده. تیم تحقیق دو تا آزمایش جداگانه انجام دادن تا تست کنن که آیا دیدن ژست های یه گوینده باعث می شه شنونده ها یه گوینده ی لرزان و غیرروون رو دانشمندتر ارزیابی کنن یا نه.
تاثیر مکث در کلام بر ادراک شنونده؛ یافته های کلیدی
مطالعه اول روی گفتار طبیعی و خودجوش تمرکز داشت. محققا 42 جوون داوطلب که زبان مادری شون ترکی بود رو برای شرکت در آزمایش انتخاب کردن. شرکت کننده ها مجموعه ای از ویدئوها رو تماشا کردن که توشون گوینده های مختلف داشتن آدرس یا دستورالعمل های مسیریابی رو توضیح می دادن.
این ویدئوها از یه دیتابیس قبلی انتخاب شده بودن و شامل تغییرات طبیعی در گفتار و حرکت بودن. بعضی از گوینده ها از حرکات دست استفاده می کردن در حالی که بقیه دست هاشون رو ثابت نگه داشته بودن. بعضی ها روون حرف می زدن و بعضی های دیگه ناروونی هایی مثل تکرار، اصلاح جمله یا مکث های پرشده داشتن.
اصلاح جمله زمانی اتفاق می افته که گوینده یه کلمه رو تصحیح می کنه، مثلا می گه «چپ» و بلافاصله تغییرش می ده به «راست». مکث پرشده هم شامل صداهایی مثل «امم» یا «اِاِاِ» هست که فاصله های بین گفتار رو پر می کنه. توی این مطالعه ی طبیعی، محققا تغییری توی ویدئوها ایجاد نکردن.
عواملی مثل صدای پس زمینه، لباس گوینده و حالت های چهره اجازه داده شد که به صورت طبیعی تغییر کنن. بعد از دیدن هر کلیپ، شرکت کننده ها سطح دانش گوینده رو امتیازدهی کردن. اونا به سوالاتی در مورد این که گوینده چقدر مطمئن به نظر می رسه و چقدر به نظر می آده که جواب رو می دونه، پاسخ دادن.
نتایج نشون دهنده ی یه پیوند قوی بین روونی گفتار و دانشِ درک شده بود و تاثیر مکث در کلام بر این قضاوت مشهود بود. شرکت کننده ها همیشه به گوینده هایی که بدون تردید حرف می زدن، امتیاز دانش بالاتری نسبت به اونایی که تپق می زدن، دادن. وجود ژست های حرکتی تغییر معناداری از نظر آماری توی این امتیازها ایجاد نکرد.
برای برطرف کردن شلوغی و متغیرهای احتمالی محرک های طبیعی، محققا مطالعه دومی رو با محیطی کنترل شده تر طراحی کردن. اونا یه گروه جدید شامل 43 شرکت کننده رو آوردن. برای این آزمایش، تیم یه بازیگر رو استخدام کرد تا محرک ها رو ضبط کنه.
این رویکرد به محققا اجازه داد تا متغیرهای اضافی که ممکنه روی مطالعه اول اثر گذاشته باشن رو کنترل کنن. پس زمینه، زاویه دوربین، نور و ظاهر گوینده توی تمام مراحل یکسان بود. بازیگر جملات مشخصی رو که حاوی اطلاعات مسیریابی بود، ضبط کرد.
محققا دو متغیر کلیدی رو دستکاری کردن: نوع ژست و وجود ناروونی های گفتاری. مطالعه شامل سه وضعیت ژست حرکتی بود. وضعیت اول اصلا هیچ ژستی نداشت.
وضعیت دوم شامل ژست های تصویری (آیکونیک) بود. این ها حرکات دستی هستن که به صورت بصری نشون دهنده ی شیء یا عمل مورد بحثن، مثل کشیدن یه دایره توی هوا برای نشون دادن یه جسم گرد. وضعیت سوم هم شامل ژست های ضربی (بیت) بود.
ژست های ضربی حرکات ریتمیک دست هستن که با آهنگ گفتار هماهنگ می شن اما معنای معنایی خاصی ندارن. محققا همچنین گفتار رو طوری دستکاری کردن که یا روون باشه یا ناروون. نسخه های ناروون شامل اشتباهات و مکث های از پیش تعیین شده در نقاط مشخصی از جملات بود.
علاوه بر امتیازدهی به دانش گوینده، شرکت کننده ها در مطالعه دوم «مقیاس آگاهی از ژست» رو هم پر کردن. این معیار می سنجید که افراد معمولا توی زندگی روزمره چقدر به حرکات دست توجه می کنن. این کار به محققا اجازه داد بفهمن آیا کسایی که بیشتر به ژست ها اهمیت می دن، ممکنه بیشتر تحت تاثیر اونا قرار بگیرن یا نه.
یافته های مطالعه دوم هم مشابه مطالعه اول بود. یه بار دیگه، روونی گفتار به عنوان عامل اصلی ظاهر شد و تاثیر مکث در کلام باز هم تایید شد. وقتی بازیگر با ناروونی حرف می زد، شرکت کننده ها نسبت به زمانی که روون حرف می زد، امتیاز دانش خیلی کمتری بهش می دادن.
نوع ژست استفاده شده هیچ تفاوتی توی امتیازها ایجاد نکرد. چه بازیگر از ژست های تصویری توصیفی استفاده می کرد، چه از ژست های ضربی ریتمیک و چه اصلا ژستی نمی گرفت، امتیازهای دانش تا حد زیادی ثابت موند. این موضوع حتی برای شرکت کننده هایی که توی مقیاس آگاهی از ژست نمره بالایی گرفته بودن هم صدق می کرد.
آوجی به PsyPost گفت: «ما تعجب کردیم که با وجود این که شرکت کننده ها متوجه حضور ژست ها می شدن، اما اونا رو به عنوان نشانه ای از دانش یا بی اطلاعی در نظر نمی گرفتن.»
این نتایج نشون می ده که وقتی شنونده ها سعی دارن صلاحیت یه گوینده رو قضاوت کنن، نشانه های کلامی رو به نشانه های بصری ترجیح می دن. تردیدی که با یه «امم» یا اصلاحِ خود به گوش می رسه، انگار نشونه ی خیلی قوی تری از بلاتکلیفیه. به نظر می رسه تاثیر مکث در کلام در مقایسه با حرکات دست، بر روی قضاوت شنونده از صلاحیت گوینده غالب است.
آوجی گفت: «کسایی که توی گفتارشون ناروونی دارن، نسبت به گوینده های روون، کم سوادتر به نظر می رسن. وجود یا عدم وجود ژست های حرکتی روی ارزیابی بقیه از دانش فرد تاثیری نداره.»
محققا چندین توضیح برای این که چرا ژست ها نتونستن روی قضاوت دانش اثر بذارن، پیشنهاد می دن. تاثیر مکث در کلام در برابر ژست ها، از اهمیت بیشتری برخوردار بود. یه احتمال اینه که ژست های استفاده شده ماهیت تکراری داشتن. توی خیلی از موقعیت های ارتباطی، ژست ها زمانی بیشترین کمک رو می کنن که اطلاعاتی رو ارائه بدن که توی گفتار وجود نداره.
توی این آزمایش ها، گفتار به تنهایی اطلاعات مسیریابی رو به اندازه کافی شفاف منتقل می کرد. شنونده ها شاید احساس کردن که نیازی ندارن برای سنجش درکِ گوینده به ژست ها تکه کنن. در نتیجه، ممکنه ژست ها به جای سرنخ های حیاتی، مثل یه صدای پس زمینه پردازش شده باشن.
یه احتمال دیگه مربوط به زمان بندی ژست ها نسبت به ناروونی هاست. توی مطالعه کنترل شده، ژست ها اغلب همزمان با تپق های کلامی اتفاق می افتادن. ممکنه نشونه ی واضحِ سختی که با لکنت یا تپق منتقل می شه، به سادگی سیگنال های بصری رو خنثی کرده باشه.
این مطالعه محدودیت هایی هم داره. نمونه های گفتاری استفاده شده در آزمایش ها نسبتا کوتاه بودن و فقط شامل دو یا سه جمله می شدن. این مواجهه کوتاه ممکنه زمان کافی برای ژست ها فراهم نکنه تا بتونن ذهنیتی از صلاحیت فرد ایجاد کنن.
علاوه بر این، موضوع صحبت فقط به جهت های جغرافیایی و فضایی محدود بود. در حالی که ژست ها معمولا توی توصیفات فضایی زیاد استفاده می شن، اثرشون ممکنه توی زمینه های دیگه متفاوت باشه. مثلا شاید ژست ها توی سخنرانی های متقاعدکننده یا داستان سرایی های احساسی نقش پررنگ تری داشته باشن.
آوجی گفت: «برای مطالعات آینده م، قصد دارم وجه های دیگه ای مثل حرکات صورت رو هم در ارزیابی میزان دانش و زمینه های دیگه لحاظ کنم.»
این مطالعه با عنوان «ارزیابی دانش دیگران از طریق ناروونی های گفتاری و ژست های آن ها» توسط جان آوجی، دمت اوزر، تری اسکنزی و تیلبه گوکسونا نوشته شده.
در مجموع می توان گفت که نحوه بیان و روانی کلام، بیش از سایر ابزارهای ارتباط غیرکلامی، در ایجاد تصویر یک فرد آگاه و مسلط نقش دارد. توجه به جزئیات گفتاری و تلاش برای کاهش وقفه های غیرضروری می تواند به بهبود تعاملات اجتماعی و حرفه ای کمک شایانی کند.
Confident gestures fail to mask the uncertainty signaled by speech disfluencies